نامه ی مداد نوکی - الهه
خانه
:: کل
بازدیدها :: :: بازدید
امروز ::
:: درباره
خودم ::
:: لینک به
وبلاگ :: :: اشتراک در
خبرنامه ::
:: مطالب
بایگانی شده ::
::
موسیقی وبلاگ ::
|
جمعه 85 تیر 2 :: ساعت نه و نیم عصر سلام ایران با آنگولا مساوی شد. من معذرت می خوام. پیش بینیم درست نشد. این دفعه براتون یه نامه دارم. این نامه رو 3-4 ماه پیش برای خواهرهام و مادرم نوشتم. تو مدرسه شیدا و زهرا مداد نوکی داشتن. منم دلم مداد نوکی می خواست. (بچه بودما کله ام داغ بود و هی دلم هر چی که می آوردن می خواست. :) یه روز که داشتم مشق می نوشتم یاد این آرزوم افتادم و به مامانم گفتم. ولی مامان و خواهرام گفتن هنوز زوده برای تو بخریم، فعلا باید با مداد معمولی بنویسی. منم قهر کردم. رفتم تو اتاق، این نامه رو نوشتم. با کاغذ یه فلش رو به پایین درست کردم و روی شیشه ی اتاق چسبوندم. بعد این نامه رو که تا زده بودم و پشتش نوشته بودم "من را ور دار" جلوی در اتاق گذاشتم. این نامه رو بابا مامان و خواهرام و برادرم دیدن و خیلی خندیدن. بابام به من جایزه داد. 2 تا پول قهواه ای (که با هم می شدن یه پول سبز) داد تا برم برای خودم مداد نوکی بخرم. (من پول داشتم ولی پول هام دست مامانم بود و من نمی خواستم خرج کنم. این پولی رو هم که بابام داد گذاشتم رو همون پول هام. الان 90 تومنه، قراره 100 تومن که شد بریم النگو بخریم.) اولین قلبی رو که می بینید کامله. (یعنی اولش قلبم کامل بود.) دومی می بینید که ترک خورده. سومی هم که قلبم شکسته بود، پاچیده زمین.
نویسنده : الهه
|